آبی رفت
Category:
پست شماره 1
CppBuilder2006: سلام. فکر میکنم دفعهی اولی هست که مستقیما به شما سلام میکنم. برای همین نمیدونم چه جوری حرف بزنم.
خب، آبی رفت و اگه خیال پردازانه تر بگم خداحافظی کرد و رفت.
میدونید نوشتن از قول آبی و دوستاش برام سخت شده بود خیلی از ایدههایی که براش داشتم رو نتونستم بنویسم. شاید این ماجراهایی که نوشتم از نظر کیفیت و کمیت 20% او چیزی بود که از اول قصد داشتم بنویسم. خیلی جذاب نشد. باید وقت بیش تری براش میذاشتم. خب وقتم کم بود. هنوز 5 6 تا طرح اولیه برای آبی داشتم.
میخواستم بیش تر وارد کارتونای قدیمی بشم. تصور من از شهر وبلاگی بعضی جاها مثل تهران بود و بعضی جاها ایران و بعضی جاها blogger ولی خب خیلی روش کار نکردم.
در هر حال آبی، قرمز، سیاه و زرد رفتن. شاید در آینده یه آبی دیگه درست کردم. تا اون موقع پستها رو از زبون خودم مینویسم و فکر میکنم بیش تر علمی باشن.
البته هنوز درست نمیدونم قراره چیکار کنم. من خودم دلم برای آبی تنگ میشه ولی خب وقتی عملکرد کسی خوب نباشه باید بره کنار. میخواستم یه پست آخر براشون بزنم که همشون یه جورایی از بین برن. مثلا سیاه و نارنجی (زرد) غرق بشن و..... ولی دلم نیومد ( اما فک کنم پست آخرشون از اینم بدتر بود :دی).
اما دربارهی C++ و «با C++ آشنا شویم».این نوشته 100% همون چیزی شد که میخواستم فقط بذارید چند تا پیام بازرگانی بدم: «با C++ آشنا شویم» ویرایش جدید داره. بعد هم میخوام یه چیزی برای برنامههای ویندوز بنویسم (ولی خب روی پیامهای بازرگانی من خیلی حساب نکنید :دی).
تا بعد...
خوش باشید.
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388